ارتش سایه‌ها (۱۹۶۹)

دردی که ملویل از روح خود به اثرش داده، همان دردی‌ست که آدم‌ها دیر یا زود چشم در چشم حقیقت، ملاقات‌ش می‌کنند. رنجِ امید. رنجِ خواهش؛

ارتش سایه‌ها (۱۹۶۹)
Army of Shadows (1969)

ارتش سایه‌ها (محصول ۱۹۶۹)

امتیاز: ۱۰ از ۱۰


ارتش‌سایه‌ها، مرثیه است. مرثیه‌ای بر تمام امیدهای بر باد رفته. نسلی خسته. فرانسه‌ای اشغال. سکانس آغازین. و مگر سینمایی‌تر از این هم می‌شود مرثیه گفت؟ سربازان آلمانی با رژه، بالاخره قاب فرانسه را اشغال می‌کنند. ملویل در چند نما، مچ‌ش را باز می‌کند.

ارتش سایه‌ها یک فیلم اکشن نیست، راجع به جنگ هم نیست. در جنگ است. راجع به یک حالت ذهنی‌ست. به آدم‌هایی که سایه شده‌اند. به امید چنگ می‌اندازند و دمی بعد محو می‌شوند. آدم‌هایی که مقاومت می‌کنند و بالاخره می‌شکنند. پر از نماهای ماندگار. با درد. دردی که ملویل از روح خود به اثرش داده، همان دردی‌ست که آدم‌ها دیر یا زود چشم در چشم حقیقت، ملاقات‌ش می‌کنند. رنجِ امید. رنجِ خواهش؛ مایی که در توهم آزادی، مقاومت‌مان را با امید ادامه می‌دهیم و مرگ، یگانه حقیقتی‌ست، که بی‌پرده، نشان‌مان می‌دهند.


درست است، ارتش سایه‌ها، نمایش رنجی‌ست بی‌پایان. سرنوشت همان است که قهرمان‌های کافکا داشتند. مرگ با شکنجه‌ی امید! .